توی فیلم چیزهایی هست که نمیدانی» علی مصفا یه دیالوگی داره که میگه: اونوقتایی که باید یه کاری کنم، من بدتر هیچ کاری نمیکنم. نقل منه، خود خود من! زمانهایی که کلی کار روی سرم ریخته، از شدت کارهای انجام نشده، نمیدونم چه کاری رو انجام بدم و ممکنه که سرم رو با یک کار بی ارزش گرم کنم. مواقعی که اطرافیانم بهم نیاز دارن، ممکنه در اون لحظه هیچ کاری براشون انجام ندم. همیشه و همه جا این اتفاق نمیفته ولی احتمال وقوعش خیلیه. بدتر از اون وقتایی هست که یک حقی توی اجتماع از من ضایع میشه، برخلاف تصور خیلی از آدمها، من اصلا نمیتونم به دنبال احقاق حقوق از دست رفته م برم! و در بیشتر مواقع جوابم اینه که روم نمیشه! خیلی برام سخته صحبت با آدمها و گرفتن حقم. نمیدونم باید چیکار کنم. مواقعی که به دنبال حقم رفتم خیلی کم بوده و در بیشتر مواقع یکی بوده که من رو مجبور میکرده که این کار رو انجام بدم. الان هم شوهرم خیلی حواسش هست و اگر من رو به حال خودم بذارن تنهایی از پس گرفتن حق یا انجام خیلی از کارهام برنمیام و با جمله روم نمیشه، خیلی از کارها رو نیمه تموم میذارم.

باید یه روزی این حالت از بین بره ولی نمیدونم کی این اتفاق قراره بیفته. زمانی که این اتفاق بیفته، من دیگه این آدم نخواهم بود.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها